میدونم اون فردایی که دنبالشم همین امروزه. میدونم ولی فقط میدونم و به برگه ی سفید زل زدم و باز فقط میدونم.

به همین راحتی روزایی که شاید چند ساله منتظرم اتفاق بیفته رو دارم به باد میدم فقط چون واقعا نای کار کردن رو ندارم  این روزهای سرنوشت ساز هم کنار کل شش ماهی که به بادش دادم اگه بخوام اگه این حس بد مزخرف رو بزارم کنار و از خواب و خوراکم بزنم همین دو هفته یا سه هفته ای که برام مونده رو میتونم تموم شیش ماهی که گذشت رو جبران کنم. ولی کو انگیزه؟

این روزا هم کنار اون روزهایی که میتونستم تست بدم و تو اون برنماه تلوزیونی برمین روزا کنار اون روزی که زنگ زدن برای بازی در یک فیلمی برای تلوزیون. این روزا کنار اون روزی که اون معلمه که باز یادم نمیاد اسمشو میتونست منو به اون کارگردانه معرفی کنه. این روزا هم کنار اون روزایی که کلاس رو ول کردم و میتونستم تو اون نمایش ها بازی کنم, این روزا کنار همه ی فرصت هایی که از دست دادم.

فرصت های زیادی بود ولی فقط ترسیدم فقط ترسیدم و زل زدم و خیال بافی کردم. فرصت های زیادی بود و فقط ترسیدم داد بزنم بگم این اینده ای که میخام و فقط زل زدم و خیال بافی کردم . فرصت های زیادی بود ولی فقط ترسیدم چون بابام راضی نبود.

نمیزارم نمیزارم این روزام تبدیل بشه به تمام این فرصت های به باد رفته, نمیتونم وایسم هر وقت مستقل شدم تا کارایی که دوست دارم رو انجام بدم. نمیتونم بزارم این همه چیزی که دوست ندارم رو بهم تحمیل کنن. 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Doug بی نظیر گرافیک | عکس نوشته اسم #هلیکوپتر #خیاط_آنلاین دستگاه چاپ بنر - دستگاه اکوسالونت - دستگاه لیزر - دستگاه چاپ فلت بد نگین کویر gimsys فروشگاه اینترنتی لوازم و قطعات مصرفی خودرو کارکالا نمایندگی محصولات عش