دیروز اتفاق خاصش این بود که با لادن حرف زدم 15 دقیقه بود:/ بعدش برای دوساعتی حالم خوب بود و بعد دوباره.

بعد رفتیم پایین بازی کردیم پام کامل ساییده شد واقعا نمیدونم چرا اینجوریه با این کفش جدیده شایدم تقصیر کفی طبیه نمیدونم!

همین.

امروز هم سه تا شکل میز و صندلی که تو پرسپکتیو میرفت رو بالاخره کشیدم و الان دوتا نمای داخلی ینی یکی اتاق و یکی خیابون و یکی هم که خیابون که باید رنگش کنم مال ترم اوله 

و مغازه ی خودکشی فروشی!! همچین چیزی بود رو دیدم و دوباره اتک تایتان راع

امروز هم خندوانه نداریم.

صبحم یک خاب باحال مسخره ای دیدم ولی یادم نمیاد.

باورم نمیشه شنبه باید برم مدرسه!! من هنوز مداد رنگیمو شروع نکردم!!!

چقدر کارای مدرسه سختن

چقدر حوصله ندارم

برای شگفت انگیزان هم مامان گفت یکی شرکت کن من نمیدونم کارگردانی شرکت کنم یا انیمیشن مستقل.

اصن میدونی کلا بین فیلم و انیمیشن موندم! اگه نمیومدم گرافیک قطعا میگفتم فیلم ولی با اومدن به گرافیک نظرم حس میکنم کم کم داره تغییر میکنه

با این حال باز هم از کار های نشستنکی بدم میااااد دو ساعت میشینم برای کارای مدرسه زانو درد میگیره بی حوصله میشم همش غر میزنم و 

همین.

روز خوش ارزو میکنم همیشه پر انگیزه و انرژی باشید


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

خبرهای نوستالژیک و پرواز نقوش مکتوب Alyssa Vinod Franceparisgallery گاوصندوق آستر خودرو گردشگری و توریسم 16361 Frameworks سیامک عباسی - وبلاگ هواداران فروش محصولات اموزشی